"دیگر به کاسه های شیر نیازی نیست"

به یتیمان کوفه بگویید، دیگر به کاسه های شیر نیازی نیست!

دیگر به بازگشت پدر ، امیدی نیست.

برگردید، یتیمان کوفه، برگردید، دیگر به کاسه های شیر نیازی نیست.

ناشناس کوچه های کوفه، هرگز نخواهد آمد!

دیگر کوبه در خانه های شما، آهنگ آمدنش را

نخواهد نواخت، برگردید، یتیمان کوفه!

ای اهالی کوفه! آسوده باشید؛ دیگر از دست عدالتهای علی علیه السلام، به ستوده نخواهید آمد!

شما ماندید و صدای سکه های بیت المال!

شما ماندید و هوسهای دور و درازتان! شما ماندید و دنیای سراسر جهلتان!

به خدا شما لایق علی نبودید! حیف از آن اقیانوس لایتناهی معرفت و حکمت

که جرعهای از آن دانش الهی که همچنان سر بسته ماند و به هیچ

کلیدی گشوده نشد!

سوال نکردید، تا جوابی بشنوید!

خواند و نرفتید!




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,   , 
برچسب ها :

 

خداحافظ ای نخل ها، چاه ها

دیگر نشنوید از علی آه ها

خداحافظ پدر عالم!

شیعیانت به فدایت ای مظلوم عالم!

 

"فقط حیدر امیرالمومنین است"




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,   , 
برچسب ها :

 

نان و خرمای علی ، آمد به پایان این سحر
سفره آرا خود شده ، بر سفره مهمان این سحر

هر سحر بر دوش خود پر کیسه ای از نان تُرد
لیک آورده درون کیسه اش جان این سحر

در خرابه خفته گان دانند بر دوشش چه بود
گو که مولا جان خود آورده پنهان این سحر

چهره پوشی ، بر علی بسیار سختی می نمود
تحفه با روئی گشاده ، داد آسان این سحر



بقیه شعر در ادامه مطلب...




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

یتیمان کاسه های شیر را بر خاک اندازید

مجال دلنوازی با "علی" بسیار کوتاه است.




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

سلام ما به علی و نماز آخر او ...

به حال راز و نیاز و به دیده ی تر او ...

سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد

سلام ما به رخ غرق خون و اطهر او

سلام ما به پریشانی حسین و حسن

سلام ما به دل پر ز آه دختر او

 

*دیگه نتونست تو محراب طاقت بیاره، بدنشو گذاشتن تو گلیمی ، آوردن نزدیک خونه ..." این بدن سالمه ، فقط فرقش ضربه خورده .... هنوز حیات در این بدن باقی ... گلیم کجا ؟ بوریا کجا ؟ این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته .... آخ یه وقت زینب دید یه هاتفی داره صدا می زنه ... زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجدن ؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه شنید داره میگه : "تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی ..." یه جا اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد ... بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود ، دید هوا تیره و تار شد .... زمین شروع کرد لرزیدن، یادش افتاد، پا برهنه به سمت خیمه ی امام چهارم دوید ، عزیز برادرم چه خبره؟!! کربلا داره میلرزه ؟!! فرمود عمه جان کار بابامو یکسره کردن .... آخ نگاه کن سرشو بالا نیزه زدن ....حسین ....




دسته بندی : امام حسین ,  زندگی نامه امام حسین ,  عکس ,  امام علی ,  عاشورا ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

سحر شد

به محراب بگویید

منتظر نماند...

علی

دیگر نمی آید...




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

امام علی (ع) می فرماید:

 

"به خدا سوگند!

این دنیای شما که به انواع حرام آلوده است، در دیده من از استخوان

خوکی که در دست بیماری جذامی باشد، پست تر است."

                                                                                                                                   {نهج البلاغه-حکمت 236}    

 

(کاش حواسمان باشد ارزش خود را در برابر چه دنیایی معامله می کنیم.)




دسته بندی : امام علی ,  حدیث ,  صوتی ,   , 
برچسب ها :

 

وقت پرواز آسمان شده بود

گوئیا آخر جهان شده بود

 

کعبه می رفت در دل محراب

لحظه ی گریه ی اذان شده بود

 

کوفه لبریز از مصیبت بود

باد در کوچه نوحه خوان شده بود

 

شور افتاد در دل زینب (س)

پی بابا دلش روان شده بود

 

در و دیوار التماسش کرد

در و دیوار مهربان شده بود

 

شوق دیدار حضرت زهرا

در نگاه علی عیان شده بود

 

خار در چشم و تیغ بین گلو

زخم، مهمان استخوان شده بود

 

سایه ای شوم درپشت هر دیوار

در کمین علی نهان شده بود

 

ناگهان آسمان ترک برداشت

فرق خورشید خون فشان شده بود

 

در نجف سینه بی قرار از عشق

گفت "لا یمکن الفرار" از عشق

 

"سید حمیدرضا برقعی"




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

به فرق نازنینش کی اثر میکرد شمشير
یقینا ابن ملجم وقت ضربت یا علی گفت...

 

 




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

کلامی زیبا از امام علی:

"ای مالک ! بدان اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.

اگر شریف و درستکار باشی فریب می دهند، ولی شریف و درستکار باش.

نیکی های امروزت را فراموش میکنند، ولی نیکوکار باش.

بهترین های خودت را به دیگران ببخش، حتی اگر اندک باشد.

در انتها خواهی دید آنچه می ماند میان تو و خدای توست، نه میان تو و مردم..."





دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  حدیث ,  تصویری ,  خدا. ,   , 
برچسب ها :

 

می رسد آوای تیغی

             پشت مسجدهای شهر

              قاتل مولایمان

                                      شمشیر صیقل می دهد.




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

سوز عشق مرتضی آتش به جانم میزند
نی فقط بر جان ک خود بر خانمانم میزند
او که با صوت اناالحق بوسه زد بر چوب دار
گو بیاید بنگرد این عشق دارم میزند...




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

شهادت، متاع گرانبهایی است که هرکس قدرت خریداری ‏اش را ندارد. شاهدی قدسی است که همگان لیاقت هم ‏آغوشی با او را نمی ‏یابند. شیرینی شهد شهادت را به هر کسی نمی‏چشانند.
امیر مؤمنان علی(ع)، آن یکّه ‏تاز عرصه عشق و شهادت، مبنای شهادت‏طلبی و دست‏یابی به این فوز عظیم را این‏سان بیان می‏دارد و صفات عاشقان شهادت را این‏گونه می‏نمایاند و شور و شوق خود را نسبت به آن چنین توصیف می‏کند:

«مجاهدان شهادت‏ طلب چنان به سوی خدا پر می‏کشند که تشنگان به جانب آب. بهشت در پرتو آذرخش نیزه ‏هاست. امروز خبرها در بوته آزمون ارزیابی می‏شوند و به خدا سوگند که اشتیاق من به صحنه نبرد [و شهادت] و رویارویی با دشمن، بیش از شوقی است که آنان به زندگی‏شان دارند».




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  حدیث ,  تصویری ,  خدا. ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

تیغ بر فرق عدالت زده و خندیدند
خون به ابعاد غریبی علی پاشیدند

زاغ‏ها از دل شب کنده و بر روز زدند
روز و شب، گوشه محراب به هم پیچیدند

زخم بر سلسله باور و ایمان افتاد
همه افلاک از این زخم به خود لرزیدند

شب پر از رخوت نامردی مردم گردید
آسمان، ماه، ستاره، همگی خوابیدند

صبح، امّا دو سه تا کاسه شیر آوردند
کودکانی که علی را همه شب می‏دیدند

هق هق چاه شناور شده در گریه نخل
همه از هم فقط از درد علی پرسیدند..




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

سلام آقا

در این جمعه

که شامش می خورد ضربت

و تیغی فرق بابایت

علی را می شکافد

بگو آقا  

که آیا اشک چشم ما

شود مرحم به زخم قلب تبدار شما ؟




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

 

اشهدُ اَنّ علیاً ولیُ الله

نامت جنون خیز است، حق دارد موذن ;

وقت اذان با دست خود، سر را نگه دارد...




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

لعن الله قاتلیک یابن ابی طالب

این خبر را برسانید به عشاق نجف

بوی سجاده خونین کسی می آید...




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :

زندانی بزرگ خاک !عظمتی که در زیستن نمی گنجد ؛روح آزادی که سقف سنگین و کوتاه آسمان بر سینه

اش افتاده است .از شمشیرش مرگ می بارد و از زبانش شعر ،هم زیبایی دانش را می شناسد و هم

زیبایی خدا را ،هم پرواز های اندیشیدن را و هم تپش های دوست داشتن را ،خون ریز خشمگین صحنه ی

پیکار ،سوخته ی خاموش خلوت محراب !

چه میگویم ؟مگر با کلمات می توان از علی(ع) سخن گفت ؟ باید به سکوت گوش فرا داد تا او از علی چه

ها میگوید ؟او با علی آشناتر است.

علی انسانی که است از آنگونه که باشد و نیست .

در معرکه های خونین نبرد، شمشیر پر آوازه اش ، صفوف دشمن را به بازی میگیرد و سپاه خصم ، هم

چون کشت زار گندم هایرسیده ، در دم تیغ دو دمش بر روی هم می خوابد و در دل شب های ساکت مدینه

، هم چون یک روح تنها و دردمند ، که از خفقان زیستن بی طاقت شده و از "بودن" به ستوه آمده  ، بستر

آرامش را رها می کند و در پناه شب که با علی (ع) سخت مانوس و محرم است ، از سایه روشن های

آشنای نخلستان های ساکت حومه ی شهر ، خاموش می گذرد و سر در حلقوم چاه می برد و غریبانه می

نالد. و چه فاجعه ای  در آن لحظه که یک مرد بنالد و چه فاجعه ای که آن مرد علی باشد با این همه صبر و

شکیبایی فشار روزگار او را بع چنین کاری وا داشته باشد.

                                                                                                                   "دکتر علی شریعتی"

 

 

 

 

 

 

 

 




دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,   , 
برچسب ها :


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد